باورهای نادرست

چهارشنبه, 09 آذر 1401 ساعت 08:06
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

استارتاپ ها، معمولا حول ایده های نوآورانه و خلاقانه بنا می شوند. در واقع فرد یا افرادی خوشفکر، با ایده های نو، در جستجوی روش هایی برای کسب درآمد از آن ایده و تولید انبوه محصولات یا خدمات مبتنی بر آن ایده هستند. نوآوری در استارتاپ ها، به شکل نوآوری در بازار یا نوآوری در محصولات و خدمات خود را نشان می دهد.

بر اساس تعریف بالا، می توان به شرح زیر تعدادی از باورهای نادرست را اصلاح کرد:
یک) هر استارتاپی لازم نیست حتما در حوزه کامپیوتر و اینترنت باشد. دلیل اینکه اغلب سر و صداها در باره استارتاپ ها از این حوزه بلند می شود ۲ دلیل مهم است:
1. روز به روز هزینه سخت افزار، نرم افزار و زیرساخت های لازم برای راه اندازی کسب و کار در این حوزه کاهش می یابد و در نتیجه با کمترین سرمایه ها، می توان شروع به کار کرد.
2. در بسیاری از کسب و کارهای این حوزه اغلب با مهیا کردن بسترهایی که بتوان در آنها تعداد کاربران، تعداد پردازنده ها، میزان حافظه دائمی و موقت، پهنای باند، و… را افزایش داد، می توان به تکرارپذیری و مقیاس پذیری دست پیدا کرد.
دو) هر وب سایت یا اپ موبایل، لزوما نمی تواند با تعریف استارتاپ جور دربیاید. در واقع این طور باید گفت که، بیزنس پشت آن وب سایت مهم است که اگر به دنبال یافتن یک بیزنس-مدل تکرارپذیر و مقیاس پذیر با هدف رشد سریع است، جزو تعریف استارتاپ قرار خواهد گرفت.

سه) کسب و کارهای کوچک، لزوما استارتاپ نیستند. مثلا یک پیتزا فروشی محلی که سالهاست ساندویچ و پیتزا را به یک روش تثبیت شده ی قبلی می فروشد و مشتریان و درآمدش در حال افزایش است، استارتاپ نیست. چرا که صاحبان آن از ابتدا مدل کسب و کار خود را بر اساس تجربیات و مدلهای موجود قبلی انتخاب کرده اند (پیتزا فروشی) و تقریبا با دید باز و خیال مطمئن تری، نسبت به آینده، آن پیتزافروشی را راه اندازی کرده اند.
طرز فکر استارتاپی:
از آنجایی که همواره شرکت های بزرگ و جا افتاده، توسط شرکت های نوپا مورد تهدید قرار می گیرد و اغلب از بین می روند، این شرکت های بزرگ به محض اینکه خود را در معرض خطر ببینند، تلاش می کنند تا جلوی این خطر را با راه اندازی یک واحد جدید در درون یا بیرون مجموعه خود بگیرند. از آنجاییکه معمولا، واحدهای کوچکتر، چابکتر از سازمان ها و شرکت های بزرگ هستند، این راه، راه مناسبی خواهد بود تا این غول های بزرگ بتوانند اینترسی بالا و تنبلی خود را به کمک واحدهای کوچک و چابک، کمتر کنند.
به همین دلیل، اغلب شرکت های بزرگ، به این نوع طرز فکر استارتاپی پر و بال می دهند و کارکنانشان را تشویق می کنند مانند اعضای یک تیم استارتاپی کار و فکر کنند.
نوبت شماست:
تعاریف زیادی برای استارتاپ وجود دارد. به نظر شما کدام تعریف بهتر است؟ لطفا دیدگاه های خود را با من و دیگر خوانندگان خوشفکری در میان بگذارید و به بحث ها ادامه دهید.

خواندن 119 دفعه آخرین ویرایش در شنبه, 12 آذر 1401 ساعت 12:50

نظر دادن

Make sure you enter all the required information, indicated by an asterisk (*). HTML code is not allowed.